نویسنده: سعید کاوه
 
عمده عناصر تشکیل دهنده عصبانیت را در درجه اول رفتارهای ناهنجار و مشکل‌آفرین و سپس کمبود مهارت‌های سازنده و کارآمد تشکیل می‌دهد. رفتار به توجهات و مراقبت‌های ویژه‌ای نیازمند است و در واقع در وضعیتی که دچار اختلال و بیماری می‌شود، بدان معنی است که راهکارهای لازم در مراقبت از آن انجام نشده است. به عبارتی رفتار در صورتی که مورد توجه و رسیدگی‌های مورد نیاز قرار بگیرد، دچار اختلال، ناهنجاری و عصبانیت نخواهد شد. هم‌چنین با توجه به این امر که عصبانیت و مشکلات رفتاری چنان چه به درستی شناخته شود و اقدام‌های لازم در ارتباط با آن صورت بگیرد، قابل برطرف شدن خواهد بود. در واقع ناهنجاری‌های رفتاری افراد دچار اختلالات رفتاری و شخصیتی شدید را برای سال‌های متوالی تحمل و شرایط بسیار تلخ و ناگواری را نیز به خانواده و اطرافیان‌شان تحمیل می‌نمایند، بدین خاطر است که اقدامی در جهت برطرف نمودن عصبانیت‌ها و رفتارهای ناهنجارشان انجام نداده‌اند. زیرا در صورت اقدام درست و به موقع رفتارهای بیمارگونه و ناهنجار قابل برطرف شدن است.
یکی از نکاتی که لازم است توجه بیش‌تری بدان معطوف شود، فرهنگ مراقبت و تعمیر و نگهداری است. بعضی بر این باورند که هر چیزی اعم از ساختمان، اتومبیل و لوازم را می‌توان مورد استفاده قرار داد، مگر این که خراب شود. به عبارتی پس از خرابی و از کار افتادن نیاز به رسیدگی دارد. در حالی که کلیه موارد مذکور حتی در زمانی که مشکلی ندارند و مورد استفاده قرار می‌گیرند، لازم است نکات، موارد و ملاحظاتی در ارتباط با آنها مراعات شود تا از آسیب دیدن، فرسوده و خراب شدن‌شان پیشگیری شود. در واقع خراب شدن یک وسیله در زمان از کار افتادن آن اتفاق نمی‌افتد، بلکه در مدتی که به صورتی نادرست مورد استفاده واقع می‌شده، خراب شدنش صورت گرفته است، منتهی خرابی و از کار افتادن آن مدتی طول خواهد کشید تا به صورتی دربیاید که به طور کامل از کار بیفتد.
شاید چنین امری را ملاحظه کرده باشید که افرادی که استعداد فنی بهتری دارند، در استفاده از وسایل مکانیکی، الکترونیکی، اتومبیل و ساختمان توانایی‌های بهتری دارند و این‌گونه وسایل و لوازم در دست آنها بهتر کار کرده و برای مدت طولانی مورد استفاده قرار می‌گیرد.
نکته دیگری که در زمینه تعمیر و نگهداری بایستی در نظر داشت این است که هر وسیله‌ای از همان ابتدا نیاز به رسیدگی و مراقبت دارد و فقط در زمان و موقعیتی که دچار اختلال و مشکل می‌شود، نیاز به مراقبت و تعمیر ندارد، بلکه از همان ابتدایی که وسیله مورد نظر تحت استفاده قرار می‌گیرد، مراقبت‌ها و ملاحظاتی را بایستی در مورد آن انجام داد، که در صورت مراعات نکردن دستورالعمل‌های مذکور، دستگاه دچار مشکل و اختلال خواهد شد.
رفتار نیز مانند هر پدیده دیگر لازم است که مراقبت و رسیدگی لازم در مورد آن اعمال شود. به عبارتی رفتار نیز به توجهات و مراقبت‌های ویژه‌ای نیازمند است و در واقع در وضعیتی که دچار اختلال و بیماری می‌شود، بدان معنی است که راهکارهای لازم در مراقبت از آن انجام نشده است. به عبارتی رفتار نیز در صورتی که مورد توجه و رسیدگی‌های مورد نیاز قرار بگیرد، دچار اختلال، ناهنجاری و عصبانیت نخواهد شد.
در واقع رفتار و شخصیت آدمی را می‌توان به وسیله نقلیه‌ای تشبیه کرد که از مسیری در طول زندگی عبور می‌کند. چنین مسیری در مواردی پرپیچ و خم و پر مشکل و در مواردی صاف و هموار است و دشواری چندانی را به همراه ندارد. در دوران کودکی و نوجوانی مسیر ناهموارتر و وسیله نقلیه آسیب‌پذیری بیش‌تری دارد. اما در دوران جوانی و میان سالی خودرو مورد استفاده از استحکام و دوام بیش‌تری برخوردار می‌گردد، ولی هم چنان دشواری‌هایی در پیش رو خواهد بود. در نهایت فردی که وسیله نقلیه‌اش را به نحوی مطمئن‌تر، دقیق‌تر و سالم‌تر حرکت دهد و از مسیر مورد نظر به نحوی مطمئن و بدون خطر بگذرد و از طی مسیر بتواند لذت و بهره لازم را ببرد، هم وسیله نقلیه‌اش را به سلامت از مراحل مورد نظر عبور داده و هم دچار آسیب و فرسودگی نشده است.
بعضی افراد در طی مسیر دچار خرابی وسیله شده و یا دچار تصادف و صدمه‌هایی می‌شوند، به نحوی که در مسیر مورد نظر می‌مانند و زمان و فرصت‌ها را از دست می‌دهند و در همان مراحل اولیه مسیر که دوران کودکی است می‌مانند. آنها بزرگ می‌شوند، اما مسیر را طی نمی‌کنند. در واقع آنان در همان قسمت از مسیر که مخصوص دوران کودکی است، مانده و رفتار و شخصیت‌شان در همان مرحله متوقف می‌شود. این افراد به سن میان سالی می‌رسند، اما رفتار و شخصیت دوران کودکی‌شان را دارند، به همین جهت نمی‌توانند به درستی با خویشتن خویش، همسر، فرزندان، اطرافیان و جهان هستی ارتباطی از روی بلوغ رفتاری داشته باشند.
بعضی مسیرهای دوران رشد می‌تواند خیلی سخت و دشوار و بعضی دیگر از مسیرها به خوبی و خوش و راحت طی می‌شود. مسیر دوره‌ای که به شخص خیلی خوش و یا بسیار سخت بگذرد، فرد آن دوره و مسیر را فراموش نمی‌کند و اغلب به آن دوره بازگشت می‌کند. از این رو بعضی افرادی که دارای دوران کودکی، نوجوانی و یا جوانی بسیار سخت، دشوار و یا بسیار خوش و راحت بوده‌اند، رفتار و شخصیت‌شان در آن دوره تثبیت می‌شود و در دوره‌های بعدی زندگی نیز به همان دوره بازگشت می‌کنند.
در واقع اغلب مسیرهای زندگی جذابیت‌ها، محسنات، سختی و دشواری‌های ویژه خود را دارد. اما فردی که متوجه جذابیت مسیر دوران میان‌سالی نمی‌شود، صرفاً به واسطه این که لذت‌های بسیاری را در دوره‌های پیشین سپری کرده، چنین فردی توانایی و آمادگی لازم برای طی کردن دوره پیش رو را نداشته و با یادآوری رفتارها و عملکردهای دوره‌های پایین‌تر که از خوشایندی ویژه‌ای برخوردار است، مراحل بالاتر را سپری می‌کند. مانند مرد 40 ساله‌ای که رفتارها و عملکردهای یک پسر 25 ساله را داشته باشد و لباس پوشیدن، رفتار و حرکات چنین سنینی را داشته باشد. او از طرفی به دلیل نداشتن عملکردها، رفتارها و توانایی‌های ذهنی یک مرد 40 ساله را ندارد، به همین جهت توانایی لازم برای درک همسر و داشتن یک زندگی سالم و تمام عیار را نخواهد داشت.
هم چنین جوان 20 ساله‌ای که دوران کودکی بسیار سخت و توام با رنج، فقر و محرومیت را گذرانده و پس از آن مرحله نتوانسته چنین امری را برای خود حل و برطرف نماید، با رسیدن به دوران جوانی و به واسطه دشواری‌های بسیار مسیر دوران کودکی، هم چنان به همان مسیر پر پیچ وخم و پر از سختی‌های دوران کودکی بازگشت می‌کند و نیروی فکری و ذهنی که بایستی صرف مسیر دوران جوانی شود و هم چنین بتواند مهارت‌ها و توانایی‌های مرتبط با این دوران را بیاموزد، هم چنان مصرف دوران گذشته که سختی‌های بسیاری را به همراه داشته می‌گردد. به همین جهت چنین جوانی قادر نیست که رفتارهای سالم و مطابق با یک جوان متعارف و عادی را داشته باشد و رفتارش بیش‌تر کودکانه، خام، نابالغ، عصبی و بیمارگونه خواهد بود. اقدام برای بهبود و برطرف نمودن عصبانیت و ناهنجاری‌های رفتاری امری است که در تمام طول عمر بایستی تداوم یابد و شخص با به وجود آوردن فرهنگ مراقبت و نگهداری نه فقط در مورد اشیاء و لوازم، بلکه همه امور، از جمله رفتار و شخصیت خویش را بهتر است در نظر داشته باشد تا به تدریج تغییرات شکل گرفته و سامان‌دهی، بهبود و درمان لازم در زمینه‌های رفتاری و وجودی خویش را به دست آورد. البته مثال مسیر زندگی و فردی که یا خود و یا وسیله نقلیه‌اش را از چنین مسیری عبور می‌دهد لازم است که مراقبت‌ها و رسیدگی‌های لازم را اعمال کند تا بتواند برای گذشتن از این مسیر به سلامت عبور کند.
در واقع هر مرحله و قسمت از مسیر، رفتارها، حرکات و ویژگی‌های خاص خود را دارد، که این مجموعه حرکات و رفتارها برای همان دوران کارایی دارد و برای دوره‌های بالاتر کارآمدی مورد نیاز را ندارد، بلکه لازم است که مهارت‌ها و توانمندی‌های مورد نیاز برای دوره بعد را به دست آورد.
بنابراین هر دوره از زندگی آسیب‌ها و عوارض ویژه خود را دارد و یا رفتاری که در یک مرحله از عمر کارایی داشته، در دوره دیگر نه تنها سودمندی مورد نظر را ندارد و لازم است که از رفتار شخص خارج شود. البته در مواردی هم لزوماً نیازی به چنین رفتاری نبوده، بلکه بنا به دلایل مختلف و متنوعی شخص به چنین امری مبتلا می‌شود.
البته برای برطرف نمودن عصبانیت و اختلال‌های رفتاری و شخصیتی در هر دو زمینه بایستی عمل نمود و هم لازم است رفتارهای ناهنجار، آسیب‌زا و مشکل‌آفرین را حذف نمود و هم رفتارها و مهارت‌های مورد نیاز را آموخت.
علتی که حذف رفتارهای ناهنجار و مشکل‌آفرین در اولویت قرار می‌گیرد، بدان خاطر است که آسیب و ضرر و زیان ناشی از رفتارهای ناهنجار و مشکل‌آفرین به مراتب بیش‌تر از نبود و مهارت‌های سازنده است برای مثال رفتاری مانند خشونت و درگیری که رفتاری آسیب‌زا و مشکل‌آفرین است، در مقایسه با نبود مهارت حل مشکل از طریق گفت و شنود، آسیب به مراتب پیش‌تری را در بردارد. به عبارت دیگر فردی که مبتلا به خشونت و درگیری است و مهارت گفت و شنود را ندارد، در صورتی که رفتارهای خشونت‌آمیز و پر از درگیری‌اش را بتواند در نظر بگیرد و سعی و همت خود را بر کنار گذاشتن آن به کار گیرد و به تدریج و یا به یک باره آن را از رفتار و زندگی‌اش خارج نماید، حتی اگر توانایی و تسلط به گفت و شنود را نداشته باشد، طبیعی است مشکلاتی که برای او و افرادی که با وی در ارتباط هستند، به مراتب کم‌تر خواهد بود.
در هر حال حذف رفتارهای ناهنجار و مشکل‌آفرین در اولویت قرار دارد و لازم است که شخص از رفتارهای ساده و کوچک شروع کرده و به تدریج به سمت رفتارهای پیچیده و دشوارتر حرکت نماید. در واقع حذف رفتارهای مشکل‌آفرین در مواردی ساده و در بعضی مواقع سخت و دشوار است، اما نبایستی ناامید شد و حتی ایجاد تغییراتی ساده و جزیی در رفتارهای عادی و روزمره و جزیی نیز می‌تواند در این زمینه کمک کننده و شروع خوب و مناسبی باشد، به نحوی که شخص می‌تواند به این باور برسد که توان تغییر دادن و متحول کردن خویش را دارد.
در هر حال اقدام برای بهبود و برطرف نمودن عصبانیت و ناهنجاری‌های رفتاری امری است که در تمام طول عمر بایستی تداوم یابد و شخص با به وجود آوردن فرهنگ مراقبت و نگهداری نه فقط در مورد اشیاء و لوازم، بلکه همه امور، از جمله رفتار و شخصیت خویش را بهتر است در نظر داشته باشد تا به تدریج تغییرات شکل گرفته و سامان‌دهی، بهبود و درمان لازم در زمینه‌های رفتاری و وجودی خویش را به دست آورد.
منبع مقاله :
کاوه، سعید، (1387)، از عصبیت تا سلامت رفتار، تهران: انتشارات سخن، چاپ اول